پیرنگ و بررسی آن در داستان سیاوش
نویسندگان
چکیده
پیرنگ در ادب داستانی، ساختمان و اسکلت بندی یک داستان است، به طوری که ضمن رعایتِ قصه ( توالی زمانی کارکردها)، بر روابطِ علّی و معلولی نیز استوار باشد. در داستان سیاوش، گرچه با داستانی حماسی رو به رو هستیم؛ وجود مشترکاتِ ساختاری میان این داستان و درام و تراژدی، اپیزود نخستِ این داستان؛ یعنی تا ترک وطن سیاوش را «داستانی دراماتیک» و اپیزود دوم آن را، از ورود به توران تا کشته شدنش، به عنوان «داستانی تراژیک» معرفی مینماید. از سوی دیگر در بررسی ساختِ بنمایهای داستان سیاوش، این داستان را می توان در سه واحدبنمایهای خلاصه کرد که هر واحد در شکل یک پیرفتِ سه تا پنج کارکردی قابل ذکر هستند. این سه واحدبنمایهای بهترتیب تحت عناوینِ «پیرفتِ مرگورستاخیز»، «پیرفتِ جوانمرگی» و «پیرفت حسادتوسعایت» مطرح می شوند که در داستان مورد پژوهش ما در قالب سه قصه «سیاوش و سودابه»، «سیاوش و کاووس» و «سیاوش و افراسیاب» قابل بررسی اند. تحلیلِ فرهنگی، اجتماعی و تاریخی هر یک از واحدهای بنمایهای فوق، در میدانی فراگیرتر از حدّ یک قصه، هر واحد را به صورتِ الگویی ساختاری مطرح می سازد که داستان های متعددی را در ادبیات ایران و جهان تحت پوشش ساختاری خود قرار می دهد. از این رهگذر هر یک از قصه های سه گانه مطرح در داستان سیاوش نمونه ای خواهند بود از انبوه داستان های متأثّر از یک واحدبنمایهای که بعضاً به صورت یک «واحداسطورهای» تجلّی می نمایند.
منابع مشابه
بررسی روانشناختی داستان سیاوش
این نوشتار، با بهرهگیری از نظریههای زیگموند فروید و کارل یونگ، به بررسی روانشناختی شخصیت سیاوش در شاهنامة فردوسی میپردازد؛ سیاوش دوران کودکی خود را در پرتو سرپرستی و آموزشهای رستم، سپری میکند. با مطالعة ساختار توصیفی روان سیاوش، خصیصههای اخلاقمداری و عواطف غایی انسانی در وجود او به وضوح دیده میشود. این امر شاید از «فراخود» و فعالیت عالی آن در وجود سیاوش نشأت گرفته است، بر خلاف پدر...
متن کاملپیکربندی «زمان» در داستان «سیاوش»
پویایی فرایند قرائت متن، حاصل تمهیدهایی است که همچون خطوطی پیاپی، زنجیرۀ فرضیّههای خواننده را دستخوش تغییر میکند. بررسی پیکربندی زمان در داستان سیاوش نشان میدهد که الگوی هنرمندانۀ پیرنگ از طریق برجسته کردن تمهیدهای هنری، از جمله بههمریختگی توالی زمانی رویدادها شکل میگیرد. راوی با در نظر داشتن قانونهایی که رابطۀ مستقیمی با ترتیب زمانی آنها دارد، در ترتیب نقل وقایع و کنشهای داستانی دست ب...
متن کاملبلاغت وصف در داستان سیاوش
وصف یکی از ابزارهای موثر برای تصویر کردن چیستی و چگونگی اجزای هستی و زندگی اجتماعی است، هم بدانگونه که گوینده تجربه کرده است. وصف اگر چه با تمام گونههای شعر در پیوند است با نوع حماسی پیوندی عضوی و استوارتر دارد. به همین دلیل فردوسی در حماسه خویش، از آن برای تجسمبخشی و تصویرآفرینی، به فراوانی، بهره میگیرد. امّا در این مقاله هنرنمایی فردوسی در وصف واقعیت، منحصراً در داستان سیاوش بررسی و ارز...
متن کاملساختار تراژیک داستان سیاوش
هدف مقالة حاضر آن است که نشان دهد « ساختاری تراژیک» در داستان سیاوش قابل ترسیم است. در این داستان، شاهد پرداخت تراژیک شخصیت ها،حوادث وصحنه ها هستیم.گاه حوادث داستان چنان در هم تنیده وگاه رابطة علی ومعلولی میان وقایع به گونه ای می شود که حذف یکی از آن ها لطمه ای بر کل عناصر وعوامل تشکیل دهندة اثر خواهد زد. بنابراین، با بررسی این عوامل، می توان داستان « سیاوش» را مورد بررسی و تحلیل تراژیک قرار داد.
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
متن شناسی ادب فارسیجلد ۴، شماره ۲، صفحات ۹۳-۱۰۸
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023